امروز برگشتم به کافه دریم ،بعد از حدودا 3 سال.
نمیدونم چرا یهو دلم خواست تا دوباره تو کافه دریم بیامو حرفامو بنویسم و یکم اروم بگیرم.
آخرین باری که حالم خیلی بد بود دقیقا سه سال پیش بود،سه سال پیش بود که بخاطر یه سری چیزایی احمقانه مثل رفاقتی که اصن رفاقتم نمیشه بهش گفت شروع کردم به مطلب گذاشتن تو کافه دریم .
دیشب که داشتم تکستای توی وبم رو میخوندم خندم گرفته بود،زیادی بچه گونه فکر میکردم،زیادی همه رو بالا برده بودم،بقول یه بزرگی اهمیتی داده بودم به کسی که نه برام اهمیت قائل بودن نه لایق اهمیت بودن.
خلاصه الان برگشتم .
برگشتم تا روزمره هامو تو کافه دریم بنویسم،وزمره هایی که شاید تلخ ،شاید شیرین اما به هر حال روزمره های زندگی منه،روزمره هایی که شاید بانوشتن حسم نسبت بهشون آرومم کنه و بتونم آروم بگیرم .
دریم ,کافه ,تو ,برگشتم ,سال ,رو ,کافه دریم ,تو کافه ,سال پیش ,که شاید ,هایی که
درباره این سایت